در حاشیه نمایشگاه به اصطلاح کتاب!!!
دیروز با بچه های دانشگاه رفتیم نمایشگاه به اصطلاح کتاب، که در این سفر روحانی(!) چندی مظاهر فرهنگی کشور را رویت کردیم که تصمیم گرفتم چند تاییش را به سمعتون که نه به نظرتون برسونم:
1- فرهنگ بزرگداشت بزرگان
تو مسیرمون به رسم مرسوم به مرقد امام(ره)(1) که رسیدیم کمی توقف کردیم تا هم تجدید بیعتی با امام شهدا داشته باشیم و هم ناشتی بخوریم. من که مدت ها بود اوجا نرفته بودم با دیدن صحن و سرای امام بهتم زده بود و پاک گیج شده بودم که العیاذ بالله نکنه اینجا حرم یکی از امامان معصوم ماست و ما خودمون خبر نداشتیم! مرقد، محدوده وسیعی را به خود اختصاص داده بود که در حال حاضر در حال گسترش بود و صحن و سرایی شبیه به سحن و سرای امام رضا علیه السلام ساخته شده بود که به نظر من و یکی از دوستام حتی از صحن های جدید حرم امام رضا هم زیباتر و مجلل تر بود و خرج ها و تجملات دیگه ای که چون عیان است حاجتی به بیان آنها نیست. به راستی چرا؟!چه لزومی داره که این همه هزینه (که نمی دونم از کجا آمده) باید صرف ساختن چنین صحن و سرایی بشه حال اینکه خیلیا تو مملکتمون نون شب ندارن! خیلی از اماکن و خیابونا نیاز به مرمت دارن. خیلی روستاها آب و برق و جاده شوسه ندارن! اگه قرار به بزرگداشته که حضرت معصومه اولی هستن!چرا سعی نمیشه به عمران و آبادانی حرم ایشان و شهر قم که امروز از طرف تمام دنیا زیر ذره بینه پرداخته بشه؟(شاید چون سیاست و مصلحت حکم نمی کنه!!!)و...و...و....
جوابی که انتظار داریم بشنویم اینه: برای بزرگداشت بزرگی که موسس انقلابی عظیم و رهبری نمونه و بی همتا در تاریخ معاصر است چنین مخارجی لازم است تا برای همیشه یاد و خاطره ایشان در ذهن ها بماند و آرمانه هایش هیچ گاه فراموش نشود. همه فضایل امام را من هم قبول دارم و با تمام وجودم به ایشان احترام می ذارم و سعی می کنم برای حفظ آرمان ها او هر کاری که می تونم انجام بدم. اما ای برادر! ای وزیر! ای مسئول! این راهش نیست. برای پاس داشتن آرمان های امام و بزرگداشت ایشان نباید کاخ ساخت! چرا همه کارامون ظاهری شده؟ تا می خوایم کار فرهنگی بکنیم فکرمون می ره سراغ نسب کاغذها و بنرها و ساخت و سازهای ظاهری؟ چرا؟؟؟!! به نظرتون اگه خود امام زنده بودن (با شناختی که ما از ایشان و افکارشان داریم)هیچ موقع حاضر می شدن چنین مخارجی صرف ساخت چنین مرقدی بشه؟! آیا بزرگداشت اسلام پابرهنگان و مستضعفان که هموراه شعار امام بود با ولخرجی های این چنین معنا پیدا می کنه؟؟!!!
تو پرانتز: دردی که از نوعی دیگه تو مرقد امام شاهدش بودم این بود که وقتی داشتیم میومدیم بیرون، یکی از بچه ها را دیدم که موقع بیرون اومدن عقب عقب میومد! قضاوتش به عهده شما!
2- بهای نماز، در نمایشگاه کتاب امسال تهران شکسته شد!!!
بگذریم از اوضاع واقعا غیر قابل تحمل و افتضاح نمایشگاه و کوتاهی های بزرگی که در زمینه فرهنگی تو این محیط فرهنگی(!) شاهد بودیم. وقت نماز ظهر شد. با خودم فکر می کردم خدا را شکر که امسال نمایشگاه تو مصلی(!) برگزار شده؛ حتما فضای مناسبی برای نماز فراهم کردن تا لااقل در کنار این همه قصور در زمینه فرهنگی، اون دسته از بازدید کننده هایی که هنوز تونستن تو این فضا خودشونا حفظ کنن و آلوده جو مریض نمایشگاه نشن، چند دقیقه ای شعائر اسلامی را لمس کنن( تا یه موقع یادشون نره که تو مملکت اسلامی زندگی می کنن) بگذریم که همین که آیا مصلی جای مناسبی برا نمایشگاه هست یا نه، جای بحث داره!
بالاخره بین اون همه تابلوها و بنرهای غول پیکری که در و دیوار را پوشونده بودن، اعلامیه کوچیکی که محل نمازخونه را نشون می داد را کشف کردم. این بود نمازخانه ای که برای این خیل عظیم جمعیت در دل مصلای بزرگ تهران لطف کرده بودن و آماده کرده بودن: خیمه ای چهل نفره که با بنری پلاستیکی ساخته بودن و سردرش تبلیغ یه شرکت بازرگانی بود. کفش پوشیده از موکتی پوسیده بود و هیچ منفذی برای تنفس و تهویه نداشت و خواهران هم در انتهای این خیمه با پرده ای نیم متری از برادارن جدا شده بودند چنان که....
این است نماد افتخار ما و پاسداشت شعائر اسلامی در یک نمایشگاه بین المللی و در دل یک مصلا(محل نماز)ی بزرگ!!!
حالا با چه رویی بشینم و از راهروهای تنگ نمایشگاه و وضعیت نامساعد غرفه داران (حتی غرفه های مذهبی!) انتقاد کنم، وقتی این چنین شعائر دینم زیر پا له شده؟؟؟؟!!!!!
3- حق مردم بر رهبر
حضرت امیر المونین علی علیه السلام به مالک اشتر می فرمایند:
نگذار بین تو و مردم حجاب و حاجب فاصله اندازد.
بعد فرمودند برای این که فاصله داشتن از مردم، این که حاکمان و حاکمیت از مردم فاصله پیدا بکنند و دیگر لابلای مردم و به خصوص محرومین نباشند کم کم باعث تنگ دلی مردم می شود و شما کم کم دل آنها را می زنید. وقتی دیگر احساس می کنند که شما با آنها فاصله گرفته اید و در میان آنها نیستید، دل مردم را می زنید. دل مردم دچار انقباض و گرفتگی می شود و مردم کم کم از شما بدشان می آید.
* * *
برگشتنه وقتی داشتیم از تهران خارج می شدیم اشتباهی وارد خیابونی شدیم که انتهاش به بیت رهبری می رسید. وقتی به آخرش رسیدیم من که برا اولین بار اونجا را می دیدم تعجب کردم که چرا سرباز سر کوچه گذاشتن و چرا فقط کسانی خاص که مجوز داشته باشن اجازه ورود دارن؟؟؟ با خودم گفتم مگه نباید رهبر جامعه در بین مردم و مثل اونا زندگی کنه؟ مگه حضرت نفرمودن بین رهبر و مردم نباید هیچ حجابی باشه و هر کس بتونه به راحتی با رهبرش دیدار کنه؟ اگه این کار جزء اصول حفاظتیه و لازمه پس چرا ائمه که از لحاظ مقام و منزلت قابل قیاس نیستن این طوری زندگی نمی کردن؟؟!!!
از بحث زیادی تو این زمینه بنا به مسائلی خودداری می کنم!
راستی اگه یه موقع بعضیا بهشون برخورد حتما به پاورقی(2) مراجعه کنن و در ضمن این جمله رهبری را به خاطر بیارن که اگه کسی از من انتقاد کنه معنیش این نیست که با ولایت فقیه مخالفه!
پاورقی________________________________________________
1- فکر می کنم انتخاب لقب امام برای رهبر انقلابمون یه که ایراد داشته باشه، چون با تمام ارادتی که به ایشان دارم لقب امام فقط مخصوص امامان دوازده گانه ماست و بعضی رفتارهای ما طوری شده که انگار 13 تا امام داریم و بعضی با تعصب های بیجا همه اقوال و افعال امام خمینی را معصومانه و مصون از اشتباه می دانند. بنده به ناچار به رسم عادت عموم از این لقب برای ایشان استفاده می کنم.
2-نهجالبلاغه صبحی صالح، خطبه 216:
بزرگترین حقها که خدای سبحان واجب کرده است، حق والی بر رعیت است و حق رعیت بر والی، که خدای سبحان آن را واجب نمود و حق هریک را به عهده دیگری گذاشت، و آن را موجب برقراری پیوند آنان، و ارجمندی دین ایشان کرد. پس حال رعیت اصلاح نگردد جز آنگاه که حاکمان اصلاح پذیرند، و حاکمان اصلاح نگردند، جز آنگاه که مردم درستکار باشند. پس چون مردم حق حاکم را ادا نمایند، و حاکم حق مردم را به جای آورد، حق میان آنان بزرگمقدار شود و پایههای دینشان استواری گیرد، و نشانههای عدالت برپا گردد و سنت الهی چنانکه باید، اجرا شود.
پس امور زمانه اصلاح گردد، و امید به پایداری دولت قوت گیرد، و چشم آز دشمنان بسته. ولی اگر مردم بر والی چیره شود و یا حاکم بر مردم ستم کند، اختلاف کلمه پدیدار گردد، و نشانههای جور آشکار، و تبهکاری در دین بسیار شود. راه گشوده سنت را رها کنند، و کار از روی هوا کنند و احکام فروگذار شود و بیماری، و کسی از پایمال شدن حقی سترگ و یا رواج باطلی بزرگ را برآشفته نگردد. آنگاه نیکان خوار شوند، و بدکاران بزرگمقدار، و تاوان فراوان و دردناک از طرف پروردگار، بر گردن بندگان نهاده شود.
پس بر شماست که یکدیگر را در این باب اندرز دهید، و یکدیگر را نیکو یاری دهید. درست است که هیچکس نتواند حق طاعت خدا را چنانکه باید بگزارد، هرچند در به دست آوردن رضای او حریص باشد، و در کار بندگی کوشش بسیار به عمل آرد، لیکن باید به اندازه توان حقوق الهی را رعایت کند. از جمله حقهای خداوند بر بندگان این است که یکدیگر را به مقدار توان اندرز دهند و در برپاداشتن حق میان خود همدیگر را یاری رسانند. و هیچکس، هرچند، قدر وی در حق بیشتر و فضیلت او در دین پیشتر باشد، از اینکه او را در گزاردن حق خدا یاری کنند بینیاز نیست، و هیچکس هرچند مردم او را خوار شمارند و در دیدهها بی مقدار آید، خُردتر از آن نیست که کسی را در انجام دادن حق یاری کند یا دیگری به یاری او برخیزد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ